امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

امير علي ، ثمره يك عشق ...

چهارماهه گی گل مامان

نفس مامان چهار ماهه شد! امیر علی عزیزم چهار ماه از لحظه ای که خداوندگار نعمتهایش را بر من تمام کرد گذشت! گل من، 120 روز همه ثانیه های زیستنم زیبا بود و دل انگیز ! قلبم پر بود از عشقی بی حد و حصر! هر ضربان این دل به نام تو بود و در کنار تو! همه زندگیم تقدیم تو! و اما اندر احوال پسر مامان: پسر مامان دقیقا فردای تولد خاله جونش مریض شد اونهم چه مریضی !! شدیدا ویروس اذیتش کرد و در طی 4روز بیماری کلی وزن کم کرد البته همراه مامانش!!! بعد از خوب شدن الان گل پسر میتونه یک کم غلت بزنه ! اب دهنش همینطور میاد که به نظر میرسه به خاطر دندوناشه! کلی اوا و صداهای بلندواهنگین درمیاره! عاشق مادرجونشه! کم کم مامانش براش کتاب میخونه! برای اولین بار ...
28 دی 1390

یک مامان شاغل و یک پسر تنها!

سلام پسر مامان ! پسر تنهای مامان! اره عزیز دلم میدونم سخته خیلی هم سخته! دیروز مامان برای اولین بار مجبور شد بره سرکار و امیرعلی رو چند ساعت بذاره پیش مادر جون مهربون! تجربه خیلی بدی بود ! دور بودن و نگرانی واقعا وحشتناکه! ولی متاسفانه مجبورم ! باید هرچه سریعتر کارهارو انجام بدم تا دفاع کنم! راستی دیروز امیرعلی خان با عکسهاشون دل خیلی هارو بردو در حدیک هنرپیشه هالیوود دلبری کرد! قند عسل مامان تازگی ها سعی میکنه بدنش رو بکشه بالا و بلند بشه ! از صبح تا شب هم که هردو دستش تو دهنشه! ازصداهای تازه میترسه و نسبت به افراد نااشنا واکنش نشون میده! امیر علی جون یادت نره مامان هرجا باشه دوستت داره خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییی...
5 دی 1390

اقا پسر بزرگ شده!!!

سلام عزیز دل مامان خانوم که این روزا فهمیده همه عمرش بی تو هیچ بود و نمیدونست!! گل پسر مامان این روزا انقدر شیرین شده که نمیشه یک لحظه حتی یک لحظه ازش دل بکنم ! پسرم 2روز دیگه سه ماهگی رو تموم میکنه! قدش بلند شده ، سنگین شده! میخنده ، صداهای بامزه از خودش درمیاره! با من بازی میکنه ! دوتا دستش رو باهم میخوره... جوراب و کفش که اصلا قابل تحمل نیست!! خلاصه یک دلبری شده که دل مامان و بابا و کل فامیل رو برده! خدای مهربون به خاطر عطای همچون نعمتی تورا شاکریم!  
3 دی 1390
1